حساب روزها رو ندارم
دوشنبه 15 تیر 1388اولش روزها رو می شمردم٬ بعد تعدادشون زیاد شد و حسابشون از دستم رفت٬ از بیست و دو خرداد مانند روح سرگردانی هستم ٬ انگار زمان متوقف شده است ٬ تمامی پروژهای که در دست داشتیم در همون روز بر زمین گذاشتیم و دیگر نیروی شروع دوباره نیست٬شنبه هم رفتیم جلوی پارلمان تظاهرات کنیم و روحیه بگیریم و لی خیلی موثر نبود٬تمام روز یکشنبه بغض بد جوری گلویم رو فشرده بود٬ دلم می خواست یک دل سیر بنشینم و گریه کنم٬
يادداشت ها | بازگشت به صفحه اول
دنبالک:
آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/618