آخرین شبگردی

دوشنبه 1 اسفند 1384

یک شبگردی دیگر زیر باران. یک شبگردی کوتاه و یک ساعته که در طی آن تنها با شش نفر برخورد کردیم. پلیس همچنان با سماجت به کنترل های شبانه خود در محله های روسپیان ادامه می دهد. خارجی ها را به کشورهاشان بازمی گرداند. بلژیکی و دیگر اروپای ها را تا صبح در یکی از پست ها در حبس نگاه داشته و صبح آزاد می کند. می خواهند خیابانها را پاک سازی کنند به قول خودشان.
باران یک بند می بارد و سرما، پاهایم را با وجود دو جفت جورابی که پوشیده ام بی حس کرده است. شاید این آخرین شبگردی من در خیابانهای شهری باشد که بوی آشنایی بر بوی غربت با مرور زمان غلبه کرده است. بی آنکه بخواهم حس دلتنگی می کنم. دلتنگی برای سالهایی که پشت سر گذاشته ام. دلتنگی برای لحظه هایی که به سرعت باد گذشتند و من تا به خود بیایم در پشت سر جا ماندم.

يادداشت ها | بازگشت به صفحه اول

دنبالک:

آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/494


نظرات:

شما هم نظر بدهيد: