پوست انداحتن
یکشنبه 5 تیر 1384امروز از اون روزهایی هست که نمی دونم چی میخوام یا دنبال چی هستم. چندین هفته به دنبال انتخابات ریاست جمهوری بودن حسابی خسته ام کرده.
دیروز رفته بودم و یک قوطی رنگ خریده بودم تا نیمکت تو حیاط رو رنگ کنم. امروز بعد از اینکه حسابی با سمباده رنگ قبلی رو که پوسته پوسته شده بود تمیر کردم و در قوطی رنگ رو باز کردم تا رنگی رو که فکر میکردم قهوای هست به نیمکت برنم. رنگ بادمجانی از اب در اومد و منم پیش خودم فکر کردم بدم نیست که کمی رنگ به حیاط خونه اضافه بشه.
دو بار نیمکت رو رنگ کردم و شد یه چیز متفاوت با نیمکت سابق. گذاشتمش سر جاش و دیدم بد از آب در نیومده بود.
اگه تغییر دادن بعضی از چیزهااینقدر راحت بود چی میشد؟
بعد از ظهر در حال تماشای تلویریون در حالی که تلاش میکردم سوال های خبرنگاران داخلی و خارجی رو از رییس جمهور آینده دنبال کنم خوابم برد.بیدار که شدم دوست داشتم که می تونستم پوست بیاندازم و بعدش یک چیز دیگه ایی باشم.
يادداشت ها | بازگشت به صفحه اول
دنبالک:
آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/417