گلايه
جمعه 3 خرداد 1381راستي هيچ دقيق به طرز رفتار يك سري ازمردهاي ايراني مقيم اروپا دقت كرديد. ديديد چه تفاوتي تو رفتارشون هست.اينكه زن يا دوست دخترشون ايراني باشه يا اروپايي چقدر مي تونه اونا رو از اين رو به اون رو كنه.راستي چرا؟چون زن ايراني ظاهرش اونا رو ياد مادرشون مياندازه؟همون مادري كه تا روز آخري كه پيشش بودن واسشون غذا پخته و جلوشون گذاشته.لباسهاشون روكه گوشه حموم پرت كردند، چند روز بعد شسته و اتو كشيده تو كمدشون گذاشته .هر وقت دير اومدن خونه، ازشون حساب و كتابي پس نگرفته و...يا اينكه چون زنهاي ايروني توي فرهنگ ايروني بزرگ شدن بايد بدونن كه خب مرد مرده و زن هم زن.سالها زندگي تو اروپا و داشتن الگويي متفاوت با الگوي سنتي حاكم بر خانواده هاي ايروني نتونسته اونا رو عوض كنه.البته اين سماجت در قبال زن ايراني هست وبس.همين اقايان كه تعدادشون هم كم نيست حالا اگر تو رابطه با يك اروپايي قرار بگيرند ميشند انسانهايي كه به طور معجزه آسايي به برابري حقوق زن و مرد توجه مي كنند.در كار و امور خانه شركت ميكنند، به بچه ها مي رسند. بعد از اتمام كارشون، خريد خونه رو مي كنند و...اين متا مرفزو دگرگوني دليلش چيه؟
به نظر من براي فهم اين موضوع فرق ميان زن ايراني و اروپايي رو نبايد ناديده گرفت:
زن ايراني امكان شناخت همسر آينده اش رو نداره ودر نتيجه اگر حتي طرف رو خودش انتخاب كرده باشه بايد ديد اين انتخاب، بر اساس چه معيارهايي صورت گرفته.
زن اروپايي هر جور امكاني رو براي انتخابش داره و امكان بررسي همخواني آينده رو ميتونه در زمينه هاي مختلف داشته باشه.
زن ايراني ازدواج مي كنه بعد عاشق ميشه، شايد هم هيچوقت نشه.
زن اروپايي عاشق مي شه بعد ازدواج مي كنه، شايد هم هيچوقت نكنه.
زن ايراني ازدواج ميكنه تا بتونه رابطه جنسي داشته باشه.
زن اروپايي چون از رابطه جنسيش با طرف راضي هست باهاش ازدواج مي كنه.
زن ايراني امكان مقايسه نداره .چون نتونسته از ميان چند نفرهمسر آينده اش رو انتخاب كنه.
زن اروپايي اين امكان رو داره وميتونه با مقايسه شريك زندگيش رو انتخاب كنه.
زن ايراني وقتي از اولين رابطه جنس اش سر خورده ميشه ، ممكنه يك عمر از لذت جنسي محروم بشه و سرد مزاج بشه.
زن اروپايي دنبال مردي مي گرده كه توانايي ارضاي جنسي اش را داشته باشه.
زن ايراني در رابطه جنسي به رضايت شوهر فكر مي كنه.
زن اروپايي به ارضاي خودش در درجه اول فكر مي كنه.
زن ايراني وقتي حال رابطه جنسي رو نداره از اونجايي كه اين كار رو جزء وظايف زناشويش مي دونه، هزار تا بهانه مياره تا طرف رو منصرف كنه.
زن اروپايي وقتي حال طرف رو نداره، رك وراست مي گه نه و تعارف نداره.
زن ايراني وقتي به ستوه مياد مي مونه، به خاطر بچه ها، به خاطر حرف مردم و مهم تر از همه اگر شاغل نباشه به علت عدم تا مين اجتماعي.
زن اروپايي وقتي خسته مي شه ميره چون حضانت بچه ها با اوست و اگر مايل باشه مي تونه نگهداري بچه ها رو با شوهر سابقش تقسيم كنه.
هيچ نهاد قانوني از زن ايراني متقاضي طلاق حمايت نمي كنه.
همه نهادهاي قانوني پشتيبان زن اروپايي خواستار طلاق هستند.
زن ايراني كتك مي خوره و پناه به خانوادهاش مي بره و بعد همان خانواده براي حفظ ابرو اونو چند روز بعد به خونه شوهرش مي برد.
زن اروپايي وقتي كتك خورد و كار نداشت و خانواده هم نداشت امكان پيدا كردن جايي در خانه هاي امن رو داره.
خلاصه اينكه تفاوتها زياداست. همه اين خصوصيات رو وقتي كنار هم قرار بديم تصويري از زن ايراني ميده كه دست آويزي ميشه براي يك سري از آقاياني كه مذبوحانه به جايگاهي كه يك سيستم مرد سالار به اونها اختصاص داده چسبيده اند و در ذهنشون تغيير مساوي تسليم هست.
يادداشت ها | بازگشت به صفحه اول
دنبالک:
آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/337