يك مكالمه تلفني

سه شنبه 28 خرداد 1381

يك ربع به ترك محل كارم مانده است. تنها هستم، سه همكار ديگرم هريك براي انجام كاري بيرون رفته اند. تلفن زنگ مي زند و من گوشي را بر مي دارم.

الو بفرماييد.
ببخشيد ميخواستم ببينم شما همان مركزي هستيد كه به مشكلات زنان روسپي رسيدگي مي كنيد؟
بله بفرماييد. گوش مي كنم.
راستش من مدتي هست كه براي خودم كار مي كنم ولي در حال حاضر نمي توانم كار كنم.
چرا؟ دوست نداريد ادامه بدهيد؟
نه براي اينكه دوست پسرم يكي از دنده ها و دو تا از مهره هاي ستون فقراتم را شكسته و من تا حالا نميتوانستم كار كنم.
براي او كار مي كرديد؟
نه، ولي نصف كرايه خانه اش و پول آب و برق را من ميدادم.
از درآمدتان چقدر سهم مي برد؟
به اندازه خورد و خوراكش، بيشتر نمي دادم.
چرا كرايه او را مي داديد؟
چون مشتري هايم را در آنجا مي ديدم.
در خانه خودتان اين امكان را نداشتيد؟
نه، من پنج تا بچه دارم. چطور مي توانستم اين كار را در خانه ام بكنم.
چند سالتان هست؟
چهل ودو سال
چند سال هست كه با روسپیگری امرار معاش مي كنيد؟
هفت سال
خب دوست داريد از اين كار د ست بكشيد؟
دوست داشتم مي توانستم.
چرا نمي توانيد؟
چهار مليون قرض دارم و بزودي داد گاهي مي شوم.
خب فعلا براي امرار معاش چه مي كنيد؟
مركز عمومي كمكهاي اجتماعي به من ماهيانه كمك ميكند و به بچه ها هم كه پول خودشان تعلق مي گيرد.
با اين پول نمي توانيد زندگي كنيد؟
چرا ولي قزضهايم را چگونه بپردازم.
شما به مركز مراجعه كنيد تا شايد راهي براي پرداخت ماهانه قرضتان پيدا كنيم.
نمي توانم تا آنجا بيايم چون در شهرستان زندگي مي كنم. ماهانه هم نمي شود پس داد چون كسي كه پول را از او قرض كرده ام به پولش احتياج دارد و اگر پول را پس ندهم دادگاه خانه ام را مصادره مي كند.
پس شما مجبوريد در حال حاضر كار كنيد؟
بله.
نمي توانيد مكاني را براي كارتان اجاره كنيد؟ شما كه در هر حال اجاره را مي پردازيد.
نه نمي توانم.
چرا؟
براي همين دنده هايم را شكسته است. به او گفته بودم كه ديگر نمي خواهم با او ادامه بدهم و ميخواهم براي خودم مستقل باشم. او گفت نبايد اين كار را بكنم چون در غير اين صورت به بچه هايم مي گويد كه من روسپی هستم.
بچه ها در جريان نيستند؟
نه، به هيچوجه نبايد بفهمند.
فكر كنيد امكان ندارد كه شما بتوانيد برايشان واقعيت را بگوييد؟
نه. مگر مي شود؟
من چند نفر را مي شناسم كه اين كار را كرده اند.
بچه هاي من هرگز نخواهند پذيرفت.
شما بهتر از هر كسي انان را ميشناسيد.
من چكار مي توانم براي شما انجام بدهم. انتظار شما از ما چيست؟
نمي دانم.

زنگ در به صدا در ميايد دختر جوان ۲۱ساله آلبانيايي منتظرم است تا او را براي معاينه نزد پزشك زنان ببرم.

ببخشيد امكان دارد فردا زنگ بزنيد چون من بايد بروم. يا شماره تلفنتان را بدهيد تا من با شما تماس بگيرم.
من خودم فردا تماس مي گيرم
بسيار خب، خدا حافظ
روزتان بخير

تجربيات کاري | بازگشت به صفحه اول

دنبالک:

آدرس دنبالک براي اين مطلب: http://www.donyayeman.com/cgi-bin/mt/mt-tb.cgi/306


نظرات:

شما هم نظر بدهيد: